یک روز ده خانه بودم دق آوردم بلند شدم رفتم شار گفتم یک چکر بزنم ده یک دوکان داخل شدم دو تا دخترا خرید میکدن مه ره که دیدن به یکی دگه خود میگفتن اونه یازنیت رفتم پیش شان گفتم چرا سیل دارین گفت نداریم یکی دگیش گفت میخایم یک گپ برت بگویم گفتم بفرما گفت نمیتانم گفتم عجب بگو دگه چی شده گفت ناراحت نشن گفت یک روزی نفر های بی عقل پیدا میشه کار بار ندارن وقت شانه ده کمنت خاندن ضایع میکنه
2025-07-17 13:20:38
0
To see more videos from user @malika_jan21, please go to the Tikwm
homepage.