@.yasnapoorsalari: علی و نینو 💔 داستانشون : علی پسری 18 ساله است که در خانوادهای مسلمان در باکو چشم به جهان گشود. وی به فرهنگ و دین اسلام علاقه زیادی دارد؛ اما همزمان به عقاید غربی نیز علاقهمند میشود. علی در مدرسه پسرانه روسی درس میخواند و با ورود نینو کیپیانی دختر 17 ساله گرجی به باکو یک دل نه صد دل عاشق میشود. نینو در یک خانواده ثروتمند زندگی میکرد. زمانی که علی و نینو عاشق هم میشوند، با مخالفتهای شدید خانوادگی و جنگ جهانی اول روبهرو میشوند. با تلاشهای زیاد علی و نینو بالاخره خانوادههایشان را برای ازدواج راضی کردند. پدر علی با این شرط راضی میشود که نینو مدرسه را تمام کند و پدر نینو درخواست میکند که تا پایان جنگ صبر کنند. با به اتمام رسیدن درس نینو و با چالشهای بسیار بالاخره این دو با هم ازدواج میکنند. چند ماهی بیشتر طول نمیکشد که به دلیل جنگ، فروپاشی انقلاب روسیه و هرج و مرج در باکو، این دو مجبور میشوند به تهران فرار کنند. پس از مدتی طولانی که آذربایجان به یک جمهوری مستقل تبدیل میشود علی و نینو مجددا به خانه باز میگردند؛ اما روزگار چندان با آنها مهربان نبود. با شروع مجدد جنگ، علی به جنگ میروند و در این جنگ کشته میشود داستان به طرز غمانگیزی به پایان میرسد. #فوريو #explore #fyp #علی_نینو #batumi #اکسپلور #داستان_عاشقانه
اولش فکر کردم چشمام مشکل داره که داره میبینه مجسمه داره تکون میخوره
بعد که دقت کردم دیدم نه واقعا تکون میخورن😂
ولی حاجی داستانشون خیلی غمگین بود
2025-07-25 22:44:04
175
Roya :
حالا چرا رفتن توی همدیگه؟
2025-07-25 23:43:46
142
Parya_Ahmadian1390 :
وقتی با مامان بابات میری بیرون:
2025-07-26 17:31:42
9
نگار موسوی :
کی ها شبیه من منتظر بود او آقا عینک مشکیه بیاد بگه داستانو
2025-07-26 04:55:15
11
𝓐Ⓣᵉ𝐧ά :
بابا همه رفتن گرجستان فقط من دنیا ندیدم
2025-07-25 23:41:43
70
liRan :
الان دختره کجاست:)
2025-07-25 23:39:10
2
Eric☆ :
بچه بودم از این تیرکمون چراغ دارا تو گرجستان جلو این مجسمه میفروختن داداشم یکی برام خرید از دستم در رفت جلوی پای مجسمه نمیتونستیم بریم تو برداریم انقدر قر زدم تا یکی دیگه برام خریدن😅
2025-07-26 21:55:11
0
Arefeh :
وای من بچه بودم اینجا رفتم تو گرجستانه😭
2025-07-25 20:11:28
41
fanil :
دقیق یادم نیست ولی فکز کنم قبلت شنیده بودم که این مجسمه ها دست ندارن و فکر میکنم یعنی اینکه بهم نمیرسن در اخر و نمیتونن همو بدست بیارنو لمس کنن و اینکه از هم دیگه رد میشن یعنی عشقشون باعث شده بشن مثل دو روح در یک بدن و فکر کنم دختره ام بعد پسره میمیره سریع 🥲
2025-07-26 07:25:42
2
parnian :
این جا نمیدونم گرجستان بود فکر کنم (یادم نمیاد بخدا خودمم رفتم دیدم ولی یادم نمیاد کجا بود)
دو تا مجسمه آن که انگار نماد عشق ان و یکم طول می کشید ولی به طور کامل ار توی هم رد میشن و هر بار هم رو ی دور بوس میکردن (انقدر دریایه کنارش قشنگ بود که نگم ی کشتی داشت شبیه فیلم های توی تلویزیون بود عاشقش شدم🙂)
2025-07-26 13:12:00
3
nilo,🎀🛐 :
دانسا نشون ✅ داستانشون❌
😂 کیبوردم در مواقع حساس اینجوری میشه😂
2025-07-26 07:46:25
0
Dany :
کپشن خیلی طولانیه یکی خلاصه کنه لطفا😔🎀
2025-07-26 07:17:32
0
هارمی اسپایدرمنم 🎀 :
کپشنو گشادیم میاد بخونم یکی خیلی خلاصه توضیح میده؟
2025-07-26 14:11:30
1
Nazanin :
داستانشون چیه ؟
2025-07-25 22:27:44
3
yeganeh :
من دیدم تو گرجستانه:))))
2025-07-26 02:55:22
1
kuromi^-^ :
اینا که ازدواج کردن یعنی چی نرسیدن
2025-07-26 06:15:44
1
sae itoshe :
آب نداریم
2025-07-25 20:13:41
2
𝓈𝑜𝒽𝒶🧌 :
بچه ها این مجسمه توی باتومی گرجستان هست و این دوتا عشق به هم نرسیده هستند
2025-07-26 00:07:59
32
Arefeh :
فقط من منتظر اون مرده بودم بیاد توضیح بده؟😂😂
2025-07-25 23:55:30
0
Bella :
آخی 🙂 من فیلمشم دیدم 💘
2025-07-26 12:07:29
1
Luca :
گریه امشبمم جور شد..🙏
2025-07-25 23:26:34
6
setii :
حوصله کپشن خودندن ندارم
2025-07-25 23:19:37
1
atrina :
کامل نیست در کپشن
2025-07-25 19:37:25
0
K :
فقط من نشستم گریه کردم؟
2025-07-25 23:22:17
6
To see more videos from user @.yasnapoorsalari, please go to the Tikwm
homepage.