هیچ وقت فکر نمی کردم که دست هام روزی به این همه تاریکی عادت کنن.
نقشه ها، لبخندهای دروغی، نگاه های ترس خورده...
یه جایی توی راه، گم شدم.
نه به خاطر قدرت، نه به خاطر انتقام فقط نمی دونم کی دیگه برگشتی نداشت.
2025-07-18 11:23:17
533
⋆˚࿔kara 𝜗𝜚˚ :
هیچوقت فکر نمی کردم هیولایی که تو کمد دنبالش میگشتمو تو آینه ببینم ....
2025-07-18 16:31:04
837
luna :
هیچوقت فکر نمیکردم تبدیل شم به کسی که باعث شد عشقم ، روحم و زندگیم رو از دست بدم ، تو از من یه هیولا ساختی ستاره ی من ، و من بابتش ازت ممنونم ، چون دیگه بعد از تو آسیب ندیدم.
2025-07-22 12:59:11
1
phonkotuy :
هیچ وقت فکر نمیکردم کسی که دنیارو براش نابود کردم منو نابود کنه تا دنیارو نجات بده...... 🤗
2025-07-18 14:53:46
903
HIVA :
ترجیح به عنوان یه نویسنده حرف هام رو برای خودم نگه دارم ، مرسیممنون
2025-07-18 10:54:36
200
تو؟ ممنون سه تفنگدار هست✅️ :
تا خواستم بیام تو کامنتا فهمیدم قراره کلی شاهکار ببینم🛐
2025-07-18 17:53:16
390
hanolcover :
هیچ وقت فکر نمیکردم که عحمقققق من عقد ایم کفاثت؟
2025-07-18 19:33:51
176
Alex🥋🧩 :
هیچ وقت فکر نمی کردم تبدیل به هیولایی شم که فکر میکردم توی کمده
2025-07-18 11:44:05
1697
hani :
هیچ وقت فکر نمی کردم که نداشتن عشق قراره اینقدر منو تغییر بده
2025-07-21 01:53:43
2
yuna1111hea :
هیچوقت فکر نمی کردم کسی بشوم که بچگی از آن منتفر بود
2025-07-18 10:16:51
413
RayRay :
هیچ وقت فکر نمی کردم که روزی به چشمانش خیره شوم و ترس و ناامنی را در آنجا ببینم...آن چشم ها و ترس درونی شان ، من را به اعماق تاریکی و تنهایی خود فرو میبرند و من با تمام وجودم میفهمم که او دگر متعلق به من نیست
پس...قلب اورا خواهم گرفت ، تا مطمئن شوم هیچگاه برای کسی به غیر از من نخواهد تپید...
2025-07-19 23:12:43
17
𝒜𝒴ℒℐ𝒩 :
هیچوقت فکر نمی کردم که صدای گریه آدما برام عادی شه...
من فقط یه بار خواستم تلافی کنم، فقط یه بار!
ولی یه بار شد دو بار، بعد شد یه راهِ برگشت ناپذیر...
من شرور به دنیا نیومدم، فقط دیگه طاقت نداشتم مظلوم بمونم.
2025-07-18 15:35:54
33
✿ ɴɪᴋᴀ 🗯️ :
منی که اومدم کامنتا رو بخونم
2025-07-18 13:51:29
383
M. :
هیچ وقت فکر نمی کردم بشینم کامنت های نویسنده ها رو بخونم💔🥀
2025-07-18 11:28:07
207
FANYU :
هیچوقت فکر نمیکردم که اینطور بشه! حالا که دستای من به گناه آلوده شده.. پس باید تا اخر ادامه بدم. اینطور نیست؟ (و پوزخند تلخی برلب های او نشست)
2025-07-18 11:50:14
48
hana ^_^ :
هیچوقت فکر نمیکردم که عاشق همان هیولایی شوم که در نیمه شب دستانم به رنگ رز سرخ درمیاورد زیرا رنگ مورد علاقش سرخ بود... اما چنان که عاشق او شدم رنگ سرخ میان بدنم بع پایان رسید و با چشمانی گریان و جسمی زخمی ترکش کردم
2025-07-19 04:56:29
21
Ashley; :
هیچوقت فکر نمیکردم تبدیل به ادمای بی احساسی بشم که همیشه ازشون متنفر بودم.
2025-07-18 14:47:53
35
tekjo🐰 :
هیچ وقت فکر نمی کردم که صدا زجه هات از همه چیز زیبا تر است
2025-07-18 19:43:18
74
Rahaa :
هیچ وقت فکر نمیکردم که قاتلت بشم فقط قرار بودم شکنجه باشه..
2025-07-19 17:44:10
3
Atlasi :
هیچوقت فکر نمی کردم که روزی به اینجا برسم جایی که همه مرا به عنوان یک شرور می شناسند همیشه در دل می خواستم که فقط در سایه ها بمانم و کارهایم را به آرامی پیش ببرم بدون اینکه کسی متوجه شود اما حالا به خاطر تصمیمات و انتخاب های اشتباه به یک شخصیت منفی تبدیل شده ام که همه از او می ترسند هیچگاه قصد نداشتم که اینگونه شناخته شوم اما گاهی زندگی ما را به مسیری می برد که نمی توانیم از آن فرار کنیم حالا باید با عواقب کارهایم زندگی کنم و ببینم که آیا می توانم راهی برای بازگشت به آنچه که بودم پیدا کنم یا خیر
2025-07-18 10:11:35
26
user7043821334632 :
من تبدیل به هیولایی که هرشب بخاطرش تو بغل مادرم میخوابیدم شدن):
2025-07-18 15:04:41
59
♕خانم مینــ♕ :
هیچوقت فکر نمیکردم که از بهشت بچگی هایم جهنمی برای خود بسازم.
2025-07-18 14:42:10
28
Lily•-• :
هیچوقت فکر نمیکردم اینو بنویسم. شاید مسخره کنی ولی من از همون اول وقتی فهمیدم شدم شرور داستان، پرام ریخت خودم موندم. اومدم عادت کنم دیدم نه نمیشه سخته. کلا خواستم بکشم بیرون دیدم نه گذشتم ولم نمیکنه. الان دارم برات توضیح میدم و تو فقط میگی آخی و میری. این چیزیه که منو نابود کرده بود. اینکه یکی بگه آخی و بره. من نمیخواستم فقط یه آخی نصیبم بشه بخاطر همین اینو تا الان ننوشتم ولی.... یهو دیدم همون مقدار توجه رو ندارم. پس نوشتم تا حداقل...یه آخی نصیبم بشه. کمبود دارم عقده دارم ولی... این یکی بدجور گلومو گرفته بود. پس نوشتم تا یکی بگه: آخی. یه توجه ریزی کنه بره.
چون به این نتیجه رسیدم همه چیز کم کم، زیاد میشه.
البته برای توجه مطمئن نیستم ولی...یه چی این حدودا بود.
2025-07-18 21:26:09
8
Katherine :
هیچوقت فکر نمیکردم یه روز گرفتار چیزی خواهم شد که وفتی اطرافیانم ازش حزف میزدند میخندیدم، وقتی یک هیولا بودم و عاشق یک دختر شدم فهمیدم حرف هایشان خنده ای نداشت، فقط من نمیشناختم چیزی رو که مثل یک شمشیر زیبا تو دلم فرو رفته
2025-07-18 11:20:17
6
nazanin :
هیچوقت فکر نمیکردم کاری که سال ها واسش آموزش دیدم و سختی کشیدم رو زیر پا بزارم تو الان جلوی منی ، من اسلحه روی پیشونیت گذاشتم پس چرا دستم داره میلرزه نکنه بخاطر چشماته یا موهات یا لب هات و یا زیبایی های که داری من قرار نبود انقدر خوب باشم
2025-07-18 10:36:51
20
To see more videos from user @delsaedits, please go to the Tikwm
homepage.